می آمد و سر بزیر و شرمندهء تو
با گریه اش آمیخته شکرخندهء تو

«حُر» بود اسیر،تا امیری می کرد
آن روز امیر شد که شد بندهء تو

از خویش تهی شد،از تو پر شد آخر
یک قطره نبود بیش و، دُر شد آخر

آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر
اسباب سر افرازی «حُر» شد آخر

? اثر: خانم محدثه قربانی

▪️◾️?◾️▪️
جوان نو؛ رسانه اختصاصی نوجوانان فاطمی
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها